من عاشق سفر مخصوصاً برای یک چیز هستم: جلسات.
و چیزی که من در مورد دوست یابی بیشتر دوست دارم زمانی باشد که شما انتظار آن را ندارید.
کسانی که قبلاً سفر کرده اند این را میدانند ... شما میدانید وقتی از ایستگاه قطار یا فرودگاه بیرون میآیید و به محلی آسیب میخورید که سعی میکنند همه و همه چیز را به ما بفروشند. و وقتی همه چیز و هر چیزی را میگویم ، منظورم هم کسانی است که میخواهند بطری آب پر از آب را به طور مستقیم از شیر به ما بفروشند ، به عنوان کسانی که به دنبال قطع موهای ما هستند ، مثل خیابان ...
در حقیقت ، سفر نیز به معنای پذیرش این است که بسیاری از مبادلات به پول متمرکز میشوند ... اما نه تنها.
بازدید : 557
چهارشنبه 13 اسفند 1398 زمان : 23:22